آقای مختاباد ، پیاده شوید با هم برویم .
بسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین و عجّل فرجهم .
پس از افاضات ناسنجیده و شعارگونه آقای مختاباد در خصوص جایجایی مجسمه های مربوط به سوار تیرانداز سوار بر کالسگه _ نمیدانم چرا همه معترضین فقط اسب ها را دیدند شاید چون اسب حیوان نجیبی است - در میدان حضرت امام شهر ساری ؛ البته پس از برخی دیگر از اعلام نظراتی حداقل در دایره ادب و نزاکت بوده و صرفاً جنبه پرسشگری داشتند و نه عقده گشایی ، هر چند برادران معززم جناب هادی ابراهیمی و جناب صادقعلی رنجبر و دیگر دوستان پاسخ هایی را به مشارالیه دادند، پاسخ هایی که از احساسات پاک و نهاد غیرتمندشان برخواسته بود ؛ اما با کسب اجازت از این عزیزان نگارنده نیز بر خود فرض دانست چند کلامی هم از منظر خود با آقای مختاباد سخن براند و چند نکته ای را از باب آیه شریفه " فذکر ان الذکری تنفع المومنین " بدیشان یادآور گردد :
1 – جناب مختاباد ، نگاهی دوباره به افاضاتتان بفرمایید ، متاسفانه نگاه شما معایبی فاحش دارد و از آنجا که نوع دید شما دارای اشکالات اساسی است ، می بایست آن را اصلاح فرمایید نه اینکه تاراج بر سرمایه انقلاب و ارزشهایش بزنید :
الف : فرمودید : من و نسل من نوجواني و جواني را درك نكرديم؛نوجوانيم ( دوران راهنماي و دبيرستان)با نفرت و شعار و خشم "مرگ بر شاه، مرگ بر آمريكا، مرگ بر شوروي و..."گذشت، اندكي كه پا به سن شدم و سبيلي و ريشي تنك بر صورتم نمايان شد( دوران دانشجويي) جنگ بود و جنگ.و من همراه نسلم فقط مرگ بر همه دنيا و درود بر خود را بآسمان حوالت مي كرديم، ديگر مجالي براي شادي و سرور نبود،
برادر ، این دوران پر از شور و عشق و جوانی بود ، مشکل آنجاست که شما جوانی را چه معنا میکنید کجای جنگ ما مرگ بود ، عزیز برادر، دفاع تمام مقدس ما ، تمامی عشق و معرفت الهی بود ، تمامی حیات و زندگی بود ؛ شما زندگی را گونه ای دیگر معنا کردید و فهمیده اید ، ما چه کنیم ؟ اگر نبود که امام بزرگوارمان نوجوان سیزده ساله را رهبر خطاب نمی کرد . در چه وقت آن مجال شادی و سرور نبود ؟ ندیدی مادران شاد و سرمست شهدا را که یکی یکی فرزندانشان را به حجله دامادی شهادت فرستادند تا ایشان با قهقهه مستانشان عند ربهم یرزقون شوند و شفیع ما ؟ ندیدید ؟ جداً ندیدید ؟ اگر ندیدید این اشکال به خودتان وارد است آقاجان ، نه دیگران . فتدبّر .
پس اگر میفرمایی : وقتي هم كلاسي دانشگاهت را يا با دست و پاي قطع شده و يا پيكري بي جان ملاقات مي كردي "ديگر براي عشق و حكايت مجالي" متصور نبود....
اشکال بر خود توست ، که اگر درست مینگریستی ، این صحنه ها همه اش عشق بود و عشق و اگر چشم عاشورایی داشت که عاشوراییان به فرموده مولایمان علی علیه السلام عاشق بوده اند " هذا مصارع العشاق " ؛ آنگاه همچون زینب کبری سلام الله علیها سخنی جز " ما رایت الا جمیلاً " سر نمیدادی .
ب : فرمودید : و... جنگ تمام شد اما نگاه جنگي و انقلابي همچنان همانند سايه اي من و نسلم را تعقيب مي كرد؛
برادر ؛ آری نگاه جنگی و انقلابی همچنان وجود دارد ، این درست است ، اما اولش را اشتباه کردی ، جنگ تمام نشد ، ما هنوز در جنگ و مبارزه با شیطان بزرگ و دیگر شیاطینیم ، این اشتباه بزرگی است که یا از درک صحیح آن عاجزید و یا خود را به تغافل می زنید ، اشداء علی الکفار ، رحماء بینهم همیشگی است ، مشکل آنجاست که شما و برخی دوستانتان همواره خود را آنسوی خاکریز و در طرف دشمن جای می دهید و لذا اخم و فریاد انقلابی و ارزشی ما به شما برمی خورد . این را از شهید بزرگوار سید شهیدان اهل قلم یادگار بگیرید : " شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت . "
لذا آنجا باز افاضه فرمودی که :
" ......با كابوسي "بوف كور وار" به پوشش و ارتباطات بچه هايش مي نگرد... " ؛ باز هم نفهمیدی که این نوع پوشش ها و ارتباطات که خود میدانی و من هم میدانم ، همان جنگ دشمن است . برادر جنگ ادامه دارد اگر نداشت امثال شما را ؛ تلفات نمیدادیم .
همین اندازه از تکرار افاضاتتان بس است بگذریم تا دلخونترمان نکردید .
2 – جناب مختاباد ، جناب " عضو كوچك جامعه فرهنگ و هنر ايران عزيز " ، شما که به جای فرهنگ و هنر بدینگونه برای چند مجسمه ترکتازی می کنید و دیگران را متهم ، شما در این چند ماهه برای مسلمانان منطقه ، شیعیان بحرین ، اصلاً برای هنرمندان شیعه بحرینی ، همین شاعره مظلومه ، خانم آیات القرمزی " چه کردید ؟ رگ غیرتتان فقط برای مجسمه میجنبد ؟
3 – خوب است آن جناب نگاهی به سایت های ضد انقلاب و معاند نظام جمهوری اسلامی و مخالف و توهین کننده به امام عظیم الشان و راحلمان بیندازید – شاید هم که دیده اید – راه دور چرا همین سایت صهیونیستی بالاترین را ببینید ، آنگاه شباهت ها که نه ، یکسان بودن های کلامی و توهینی و موضعگیری های خود را با افاضات این سایت و همچنین حمایت آنها از شما را ببینید که تا به کجاست ؟ اگر فرصت داشتید کمی فکر کنید علت آن را !!
عالیجناب مختاباد ، اساساً چه رابطه ای بین آنها و شما وجود دارد – شاید و انشاءالله که هیچ ، آری گربه بود - فکر آدمی هم با این شباهت های تاریخی به یاد بیانیه های سران فتنه - عشق توهم و شیخ ساده لوح – هم اصلاً نمی افتد . اما برادر، حداقل شما که مثل بعضی ها مدعی امام عزیزمان هستید و با ایشان هم زیاد میپرید ، این فرمایشات معظم له را که یادتان است :
" اگر چنانچه آمریکا از ما تعریف بکند و روزنامه های آمریکا از ما تعریف بکنند آن وقت است که باید مردم بگویند این چه است قضیه ؟ "
صحیفه امام ج 9 ص 527
" شما توقع نداشته باشید که آنها از ما تعریف بکنند ، اگر آنها از من طلبه و شما تعریف می کردند ساقط میشدیم . "
صحیفه امام ج 17 ص 34
" آن روزی را که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت ، آن روزی را که کارتر و ریگان از ما تعریف کنند معلوم میشود در ما اشکالی پیدا شده ، آنها باید فحش بدهند "
صحیفه امام ج 18 ص 242
آقای مختاباد ، به عزا نشستی یا سازت را کوک کردی و صدایت را نازک تر ؟؟
4 – در برخی افاضات جنابتان از دادستان ارزشی و انقلابی مرکز استان به اشکالی به دور از ادب و صد البته بعضاً مجرمانه که قابل پیگیری قضایی نیز می باشد سخن راندید – به هر حال برخی دوستان جدیداً راه حل اشتهار مجدد را در افاضات اینچنینی و زندان و فرار قاچاقی به خارج از کشور و .. میبینند –
اولاً : دادستان قاضی القضات نیست – متوجه متلکتان هم هستیم - ، قاضی القضات رئیس محترم قوه قضاییه است . اما جناب شریفتان بداند دادستان مدعی العموم است ، شما که با این کار خویش عملاً خود را مدعی هنرمندان دانسته اید و نماینده شان - بماند صحت و سقم این نمایندگی – بدانید که دادستان شرعاً ، قانوناً و عرفاً مدعی العموم است و مظهر خواست مردم . دستور او پس از هزاران درخواست مردم شهید پرور ، ایثارگران و خانواده محترم شهدا و مسئولین در جابجایی – دقت کنید جابجایی – این مجسمه ها از مکان فعلی ، نصب آنها در مکانی دیگر و جایگزینی نماد و المانی متناسب با نام میدان و امام بزرگوار بوده است ؛ همین . اساساً عدم تناسب – امیدوارم این اندازه وجدانتان بیدار و منصف باشد – این نمادها تنها علت این جابجایی گردید و لاغیر ؛ این که برخی مدیران شهری در انتقال این مفاهیم و خواست مردم شهید پرور و ولایی ساری و استان ، نتوانستند به درستی اقدام کنند و موج سواران و ضدانقلاب مترصد فرصت و برخی دوستان نادان چه کردند و چه گفتند ، سخن دیگری است . اما این مسئله نمی بایست در فهم انسان با کمالاتی چون شما خدشه وارد مینمود تا بدانجا که همسو با ضدانقلاب موضع بگیرید .
اما سه نکته آخرین :
اول : اینکه نمادهای اندک هنری و خاطراتتان در همین چند اسب خلاصه میشود ، تقصیر ما نیست ، شما را به خدا وقت نمایندگان و دیگر مسئولین را به خاطر خاطرات عزیز شخصیتان نگیرید .
دوم : آنکه در کجای قانون شما آمده است نصب و برداشت یک نماد تنها ؟؟ با اجازه ؟؟ امثال شما هنرمند و نخبه ؟؟ میسور است ؟ خدا اجرتان دهد لطفاً ما را نیز ارشاد فرمایید .
و سوم : آنکه برادر جان ، این " تقاضای شما از مردم شریف در اعتراض جدی " دوباره ما را یاد آن دو سر از جند سر فتنه انداخت . مثل اینکه شما هم بیشمارید ؟؟
آقاجان ؛ پیاده شوید با هم برویم .
والسلام علی من اتبع الهدی
ابراهیم بوداغی – مدرس دانشگاه